تحقیق دانش آموزی

تحقیق دانش آموزی درباره حضرت یونس

نگاهی به زندگی حضرت یونس (ع)
یونس از فرزندزادگان هود پیغمبر و از جانب مادر از بنی اسرائیل بود. یونس(ع) از پیامبران بنی اسرائیل است كه بعد از سلیمان ظهور كرد، و بعضی او را از نوادگان حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ دانسته‎اند.

حق تعالی او را بر قومی که از ثموریان جدا افتاده بودند و تعدادشان بیش از صدهزار نفر بود، فرستاده بود تا آن ها را به یکتا پرستی دعوت کند.

در شهر نینوا و در اوج بت پرستی و در تاریکی جهل و شرک، یونس(ع) نور ایمان را شعله ور ساخت و پرچم توحید را بر کف گرفت و به قوم خود گفت: عقل شما بسیار گرامی تر از آن است که این بت ها را عبادت کند.

از خواب غفلت بیدار شوید و به چشم دل بنگرید که ورای این جهان بدیع، خدایی بزرگ وجود دارد که یگانه و بی همتاست و تنها او شایسته عبادت و پرستش است.

قوم یونس با شنیدن این سخنان تازه و صحبت از خدای یگانه، دچار حیرت و وحشت شدند. چون نتوانستند ببینند یک نفر از خودشان بر آنها برتری یابد و ادعای پیامبری کند، به یونس(ع) گفتند: این مهملات چیست که می بافی؟

این خدایی که ما را به سوی او دعوت می کنی کیست؟ ما خدایانی داریم که پدرانمان سالیان سال آن ها را پرستش می کردند و ما هم اکنون آنها را می پرستیم.

 

یونس(ع) گفت: اندکی فکر کنید و قدری بیاندیشید.
• آیا این بت هایی را که صبح و شب مورد توجه قرار می دهید، در برآوردن حاجات و یا دفع شر و بلاها می توانند شما را یاری کنند؟
• آیا برای شما نفعی دارند و یا می توانند شری را از شما برطرف گردانند؟!!
• آیا این بت ها می توانند چیزی را خلق و یا مرده ای را زنده نمایند؟
• بیماری را شفا دهند و یا گم شده ای را هدایت کنند؟!
• آیا اگر من بخواهم به آنها ضرری برسانم می توانند از این امر جلوگیری کنند؟
• یا اگر آنها را بشکنم و ریز ریز کنم آیا می توانند دوباره خود را استوار سازند؟!

 

برای مطالعه عناوین تحقیق دانش آموزی و موضوعات طرح جابر می توانید از این لینک وارد شوید

 

آخرین هشدار یونس(ع)
یونس گفت: چرا از دینی که شما را به سوی آن دعوت می کنم روی می گردانید و از آن اعراض می کنید؟
این دین :
1- به شما قدرت می دهد خود را اصلاح کنید.
2- وضع جامعه شما را سامان می بخشد.
3-شما را امر به معروف و نهی از منکر می کند.
4- شما را توصیه می کند به مستمندان و بینوایان کمک کنید.
5- شما را به سعادت هدایت و رهبری می کند.

 

یونس پیوسته از سر خیر خواهی و مهربانی قوم خود را پند و اندرز داد ولی در پاسخ ، غیراز مخالفت و سرپیچی های جاهلانه چیزی نمی شنید.

مردم نینوا در پاسخ به استدلال یونس(ع) گفتند: تو نیز مانند ما یک بشر هستی.

ما نمی توانیم خود را آماذه پیروی از تو کنیم و گوش به سخنان تو بسپاریم. دست از دعوت خود بردار و ما را به حال خود واگذار!

یونس گفت: من با زبان خوش با شما سخن گفتم، اگر گفتار من در شما اثر کند به هدفی که به آن امیدوار بوده ام، رسیده ام. ولی اگر دعوت مرا رد کنید باید بدانید که بلایی سخت بر شما نازل می گردد و هلاکت شما نزدیک است. به زودی پیش درآمد عذاب را می بینید و باید منتظر عواقب آن باشید.

قوم به یونس(ع) گفتند:

ای یونس، ما دعوت تو را نمی پذیریم و از تهدید تو نیز هراسی نداریم، اگر راست می گویی آن عذابی که ما را از آن می ترسانی بر ما نازل کن.

صبر یونس لبریز شد. عرصه بر او تنگ آمد و چون از بحث خود نتیجه ای نگرفت، از آنان نا امید گشت و قوم خود را رها کرد. زیرا هر چه مردم را دعوت کرد آنها ایمان نیاوردند.

بدین ترتیب یونس فکر کرد که مسئولیت او به پایان رسیده است و آنچه انجام داده کفایت می کند.
یونس تاب نیاورد و به استقبال قضاء و نزول کیفر الهی از شهر خارج شد.

 

نزول عذاب بر قوم یونس (ع)

هنوز یونس از شهر خارج نشده بود که مردم اعلام خطر عذاب و هلاکت خود را دیدند. هوای اطرافشان تیره و تار شد، رنگ رخساره آن ها دگرگون گشت و اضطراب آن ها را فرا گرفت و بیم و هراس بر آن ها چیره شد.

در این حال دریافتند که باید به خدای یونس پناه ببرند و به او ایمان آورند و از گذشته و گناهان خویش توبه نمایند.

 

و اما یونس(ع) …..

اما یونس نینوا را ترك كرده و آن سرزمین را رها نموده بود و به راه خود ادامه داد تا به دریا رسید، آنجا عده ای را دید كه قصد عبور از دریا را داشتند، لذا از آنان اجازه خواست كه با آنان همسفر گردد و بر كشتی ایشان سوار شود. مردم خواست او را با آغوش باز پذیرفتند .

اما كشتی هنوز از ساحل دور نشده بود و از خشكی فاصله زیادی نگرفته بود كه دریا طوفانی شد و امواجی سهمگین كشتی را متلاطم ساخت و سرنشینان كشتی فرجام بدی را برای خود پیش بینی می كردند، چشم ها خیره شده بود و قلب ها به تپش و دست و پای افراد به لرزه در آمده بود و در این حال راهی جز سبك كردن كشتی به نظرشان نمی رسید.

مسافرین با یكدیگر مشورت كردند كه چه كنند، سپس به توافق رسیدند كه قرعه بیاندازند و به نام هر كس افتاد او را به دریا بیافكنند.

پس قرعه انداختند و به نام یونس در آمد، پس بار دیگر قرعه را تجدید كردند، باز هم به نام یونس در آمد، اما این بار هم دریغ كردند كه او را به دریا افكنند و برای سومین بار قرعه انداختند و این بار نیز قرعه به نام یونس در آمد!!

 

دریافت موضوعات طرح جابر کلاس ششم

 

یونس در شکم ماهی

یونس چون دید سه بار قرعه به نامش در آمد، دریافت كه در این پیشامد سرّی نهفته است و خدا در این حادثه تدبیر و حكمتی دارد.

سپس به اشتباه خود پی برد و دریافت كه قبل از این كه اجازه هجرت و ترك شهر و مردمش را داشته باشد و پیش از صدور امر الهی، قوم و دیار خود را ترك كرده است. به همین جهت خود را در میان دریا انداخت و جان خویش را تسلیم امواج خروشان دریا كرد و در اعماق دریا و در آغوش متلاطم امواج و ظلمت دریا فرو رفت.

در این هنگام خدا به ماهی بزرگی دستور داد یونس را ببلعد و او را در شكم خود مخفی سازد ولی نباید گوشت او را بخورد و استخوانش را بشكند، زیرا او پیغمبر خداست كه دچار عجله و ترك اولایی شده و از تعجیل خود نادم و پشیمان است.

سپس ماهی را وحی كرد یونس امانتی است در شكم تو و هر گاه خدا دستور داد باید او را سالم تحویل دهی.

یونس در شكم ماهی قرار گرفت و ماهی امواج را شكافت و در اعماق تیره دریا فرو رفت، عرصه بر یونس تنگ آمد و غم و اندوه وجودش را فرا گرفت و در این حال از درگاه خدای یكتا استمداد طلبید و به یاور مصیبت زدگان و دادرس ستمدیدگان پناه آورد؛ خدایی كه رحمان و رحیم، توبه پذیر و بخشنده گناهان است.

یونس “در قعر دریا و تاریكی های آن فریاد برآورد:
ای معبود سبحان، خدایی غیر از تو نیست. بار خدایا! تو منزهی و من درباره خود از ستمگرانم!”

خدا دعای یونس را به اجابت رساند و به ماهی فرمان داد كه میهمان خود را در ساحل دریا بگذارد، زیرا كه او كیفر مقدر و مدت حبسش را به پایان رساند.

ماهی یونس را با بدنی لاغر و نحیف كنار ساحل انداخت، رحمت خدا او را دریافت و بوته كدویی بالای سرش رویید، یونس از میوه آن خورد و در سایه اش آرمید تا نیروی خود را باز یافت و به زندگی امیدوار شد.

سپس خدایتعالی به او وحی كرد ” به شهر خود باز گرد و به جمع بستگان و طایفه خود بپیوند، زیرا آنها ایمان آورده اند، بت ها را كنار گذاشته و اكنون در جستجوی تو و منتظر بازگشت تو هستند.”

یونس به شهر خود بازگشت و با تعجب دید آنهایی كه به هنگام هجرت یونس به پرستش بت ها كمر بسته بودند، اكنون زبانشان به ذكر خدا باز شده است و خدای یكتا را سپاس و ستایش می كنند.

طرح جابر کافه محتوا

ثبت سفارش مشاوره طرح جابر در کافه محتوا

 

نتیجه گیری:
* ناامید نشدن ازدرگاه خداوند
* صبر و تحمل در زندگی
* درانجام کارهایمان عجله نکنیم

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *